یادداشت

اگر «کیمیا علیزاده» بودم…

من از خواننده توقع ندارم که معنایی را که در این یادداشت می‌خواهم منتقل کنم، دریابد، چون مطمئن نیستم که از عهده‌ی آن به‌درستی بربیایم و پارادکس‌های آن‌را نمایان‌کنم. اما تلاشم را می‌کنم.‌ ۱. مبارزه‌ی کیمیا علیزاده، ایرانیِ پناهنده‌شده در

مرکزگرایی نخبگان و بحران حاشیه

اتفاقات اخیر خوزستان تنها نوک کوه یک فاجعه‌ی انسانی به تمام معناست. کوهی که فهم آن بدون در نظر گرفتن رابطه‌ی تاریخی مرکز با حاشیه ناقص می‌نماید. رابطه‌ای که با تبیین برخی از ابعاد آن شاید بتوان به پاسخ این

در ستایش یکدستی

صلاحیت سید امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی (نایب رئیس مجلس انقلابی شورای اسلامی) که دی ماه گذشته به یک شبکه روسی گفته بود: «زیردریایی اتمی آمریکا را در خلیج فارس می‌توانیم با تور ماهیگیری شکار ‌کنیم»، پنج ماه بعد برای  «ریاست جمهوری

داعش، پدیده‌ای تکرارشونده

داعش پدیده‌ای است که از هنگام ظهور تا افولش تمام مرزهای اخلاقی و انسانی عصر حاضر را لگدمال کرد و وحشت و تجاوز را نماد خود قرار داد. این مجموعه‌ی کوچک از حیث عدد، ولی بزرگ از حیث تاثیرگذاری، طی

«نیمه‌ی پنهان» نویسی آقای محمود دلخواسته

درآمد چندی پیش در پاسخ به نوشتاری از آقای محمود دلخواسته منتشر شده در تارنمای «گویا نیوز» با عنوان «پاسخی به یک گزارش خلاف واقع در باره مهندس عزت الله سحابی» مطلبی نوشتم که در همان تارنما منتشر شده است.

یک‌پارچه شدن نظام، آرزو یا سراب؟

دست‌اندرکاران اصلی نظام در چند سال اخیر بارها بر ضرورت همسو کردن قوه مقننه و قوه مجریه با شورای نگهبان و آقای خامنه‌ای تأکید کرده‌اند. آن‌ها ادعا می‌کنند که با یکدست کردن نهادهای حاکم قادر خواهند شد کارایی نظام را

پروژه‌ای بدون خیابان و صندوق رای؛ چگونه برای یک «ابر جنبش» نقشه راه ترسیم کنیم؟

ابراهیم رئیسی سیزدهمین رئیس جمهوری اسلامی شد. اما آیا ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی، عضو هیات مرگ زندانیان سیاسی در سال ۶۷، پایان جمهوریت در ایران است؟ این سئوال مدتی است که فعالان سیاسی و مدنی را به خود مشغول کرده

همه بازنده جز «نفرت»

برای علی رضوانی (گزارشگر صداوسیما و مصاحبه‌کننده با روح‌الله زم) که به کرونا مبتلا شده بود، بسیاری به جد و صادقانه، طلب مرگ کرده بودند(+). بعد از حادثه رانندگی اخیر برای خبرنگاران محیط‌زیستی در ارومیه نیز حالا کسانی در توییت‌های

معناشناسی «نه» در انتخابات و تحریف اصلاح‌طلبان

انتخابات مکانیزمی است که از طریق آن ایده‌ها و برنامه‌های افراد، احزاب و جریان‌ها مورد داوری افکار عمومی قرار می‌گیرد و در نهایت جریانی با رای مردم پیروز می‌شود و جریانی هم با رای مردم شکست می‌خورد. در کشورهای دموکراتیک

نکُشید ما را…

تقلیل دادنِ کشته شدن مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی به یک حادثه جاده‌ای نگاه کردن نوک دماغ‌مان است. جدا از ماجرای خودروهای فرسوده و جاده‌های نامناسبی که گریبان همه شهروندان را گرفته است؛ از لحاظ حرفه‌ای می‌شود ابعاد بسیاری از

علتِ شکست در انتخابات و مغالطه «علتِ جعلی»

استر طلحک را بدزدیدند. یکی می‌گفت: گناه توست که از پاس آن اهمال ورزیدی. دیگری گفت: گناه آن کس مهتر است که درِ طویله باز گذاشته است. طلحک گفت: در این صورت دزد را گناهی نباشد!(عبید زاکانی) طنزی که در

سرنوشت محتومِ اصلاح‌طلبان

۱– پس از آخرین گام کودتای ۱۴۰۰، فضایی جدید در سپهر سیاست‌ورزی ایجاد شده است. مشارکت ملی زیر ۵۰ درصد واجدین شرایط به‌همراه دوگانگی و دو دستگی که در جامعه مدنی و اصلاح طلبان و نیروهای تحول خواه نمایان شد،

کردیم و نکردیم

۱. چهار سال پیش، همین‌روزها، فردای پیروزی حسن روحانی نوشتم: «شاید در این روزهای سرشار از پیروزی و شادی، ساز مخالف‌ شنیدنی نیست اما زودتر از آن‌چه که فکرش را بشود کرد، ریاست‌جمهوری «سیزدهم» فرا می‌رسد. ۱۳ در نزد ایرانیان

چون نیک بنگری، همه تزویر می‌کنند

اتفاق مبارکی افتاده است. از رهبر جمهوری اسلامی تا اصلاح‌طلبان بروکرات با کنار گذاشتن اجماع و ائتلاف به گدایی رای مشغول‌اند. علی خامنه‌ای که خود را‌ از این صحنه‌آرایی خطرناک کنار کشیده و این بار کاسه و کوزه را سر

چرا رأی نمی‌دهم؟

  یک: قدرت در برابر قدرت انتخابات در جمهوری اسلامی در دوره‌های قبل هم «انتخابات آزاد» نبود اما «رقابتی» بود و این آخرین کارکردِ باقی مانده از انتخابات بود. در این رقابتی بودن راهی وجود داشت تا با روش «قدرت

خطای استراتژیک عبدالکریم سروش

عبدالکریم سروش در متنی که منتشر کرده حمایت خود را از همتی اعلام کرد. برای نگارنده که سال‌ها به جد در تعقیب آرای معرفتی او بوده و عاشقانه به بهانه ولادت عبدالکریم سروش سه شعر او را به آواز خوانده

انتخابات ۱۴۰۰ و گذار از جمهوریت به حکومت اسلامی

 بعد از انقلاب اسلامی در ایران، انتخابات فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر گذاشته است،  اما در هیچ دوره‌ای  انتخابات اینچنین بر آینده کشور تاثیر گذار نبوده و برای تغییرات بنادین در سیاست آن سرنوشت ساز تلقی نمی‌شد. این

سخنی با موافقان و مخالفان رأی‌دادن

از سال ۷۶ به بعد در هر انتخاباتی در جمهوری اسلامی، این بحث در می‌گیرد که چه باید کرد، باید رأی داد یا نه. البته در این میان، تکلیف دو دسته از پیش روشن است: معتقدان و حامیان جدی و

چاره کار جنبشِ اجتماعی است

  اخیراً محسن اراکی عضو مجلس خبرگان گفته‌است: «معنای انتخابات این است که مردم اعلام کنند که فرمان‌بر این نظامِ تشکیلاتی هستیم و برای کمک به فرمانروای فعلیِ ما که ولی‌فقیه است یک بازوی اجرایی خوبی می‌خواهیم انتخاب کنیم». چند

۸۸ یا ۹۸‌؛ پایان این راه چه می‌شود؟

۱– وقتی اخبار ردصلاحیت پخش شد، شوک بزرگی به اکثر ملت ایران وارد شد. واکنش‌های گسترده -از اصولگرا تا اصلاح‌طلب- حکایت از این می‌کرد که تصمیم شورای نگهبان با خرد جمعی مردم ایران سخت درافتاده است. اعتراض‌ها به این تصمیم البته به جایی

ضرورتِ تحریم انتخابات توسط میرحسین موسوی

تا پیش از اعلام نظر شورای نگهبان، اصلاح‌طلبان بدون توضیح ناکارآمدی نهاد ریاست‌جمهوری طی ادوار مختلف، با حضور چند کاندیدا، بدون نیم نگاهی به کارنامه ناکارآمد خود، تنها با پیش‌شرط عبور از شورای نگهبان پا به عرصه انتخابات نهادند. آنان

«هاله» لاله شد

سابقه‌ی دیدار و آشنایی با مهندس سحابی به سال‌های دیر و دور برمی‌گردد، اما این‌که آن دیدارها چقدر برای من توفیق گپ‌و‌گفت به همراه داشت، باید بگویم تقریباً هیچ. در حد معارفه بود و بس. بعدها در مجلس ختم همسر

نیمه پنهانِ «ردصلاحیت»

انتشار لیست تایید صلاحیت‌شدگان داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری توسط‌ شورای نگهبان، ابهام و اعتراض گسترده‌ای را برانگیخته است. پیش‌تر شخصی مهم‌تر از ردصلاحیت شدگانِ امروز، هم ردصلاحیت شده بود (می‌دانم که میان رد صلاحیت و عدم احراز صلاحیت تفاوت مفهومی وجود دارد؛ اما

حذف جمهوریت، احیای نظام پارلمانی و بازگشت به اسلام انقلابی

گزینش سیاسی و محاسبه‌شده نهاد نظارتی (شورای استصوابی) و اعلان نامزدان ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰، انتخابی شوک‌آور و گیج‌کننده بود که هدف تغییر، در ساخت قدرت سیاسی را نشانه کرده است. از این نگاه، شعبده‌بازی نهاد نظارتی، تنها یک بیهوشی کوچک برای

مطالبه‌محوری در خیابان به‌ جای صندوق رأی

نزدیک به ۱۴ سال پیش و در نیمه‌های سال ۸۶، دو سال پس از آن‌که شاخه‌ا‌ی پوپولیست-امنیتی که در بخش افراطیِ جریان راست سنتی شکل گرفته‌ و به مدد اختلافات شدید بین اصلاح‌طلبان و تقسیم‌شدن رای آنان به سه قسمت، توانسته

امتداد خودسری‌ها و چالش‌‌هایی که برای «ناسا»ی خاتمی دست‌وپا می‌شود

از نویسندگان «راهبردی» مشفق و هماره اندیشناکِ منافع ملی مردم ایران می‌پرسم که از ایشان به واسطه‌ی کانال راهبرد چیزی بر تحلیل‌های‌ام افزوده‌ام و مورد ستایش‌ام بوده‌اند. و با بهزاد نبوی، عضو معدلت‌بخش و یکی از چهار انتخاب معنی‌دارِ سید

هیچ دور نیست که انسان هم بکُشی!

گفت: قصه توحش در لباس انسان قصه‌یِ کهنه‌ای‌ست که در تاریخ ریز و درشت آن در همه اعصار تکرار شده است. گفت: چرا جای دور برویم در همین سال‌های اخیر سر بریدن انسان از جانب انسان، تجاوز به ابتدایی‌ترین حقوق

قتل‌های خانوادگی و آغاز یک پایان

در مطالعات خشونت‌های ناشی از گسترش و تعمیق فقر و شکاف طبقاتی، یکی از جدی‌ترین و نهایی‌ترین شیوه‌های اعمال خشونت، سرقت‌های مسلحانه است. در تمام جوامع مرفه یا جهان اول روزانه به تعداد قابل توجهی سرقت‌های بزرگ و کوچک رخ