رقص دلگیر قطرههای خون
بعد از این فاجعه، برای ما، چیزی جز «شرمساری» نمانده است. نمیدانم که چقدر میتوان حرفِ جدیای زد؛ چون تا زمانیکه با این غمِ بزرگ کنار نیاییم، هیچ حرفی و نوشتهای آنقدرا هم جدی نیست که ارزش شنیدن و خواندن
بعد از این فاجعه، برای ما، چیزی جز «شرمساری» نمانده است. نمیدانم که چقدر میتوان حرفِ جدیای زد؛ چون تا زمانیکه با این غمِ بزرگ کنار نیاییم، هیچ حرفی و نوشتهای آنقدرا هم جدی نیست که ارزش شنیدن و خواندن
سرکوب خونین و بیرحمانه اعتراضات مردم تهیدست، پرسشهایی داغ و بنیانکن به میان بسیجیان و بدنه سپاه ارتش و نیروی انتظامی آورده است: چرا باید مردم هر روز فرودستتر شوند؟ چرا باید «حکومت مستضعفان» پاسخ مطالبات مستضعفان را به گلوله
در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی، هرگاه گزارشی از اعتراضات منتشر میشد، برای بسیاری این حجم از خشونت و خسارت به اماکن عمومی قابل درک نبود. حتی برای آنهایی که در دل اعتراضات حضور داشتند نیز تردیدهایی جدی مطرح بود.
اردیبهشت سال ۱۳۹۵ مقالهای با عنوان «دولت روحانی آخرین فرصت اصلاحطلبی» در سایت زیتون منتشر شد. آنجا به قدر وسع خویش و بنابر دغدغههای وطندوستی و ملتخواهی، تلاش کردم که هشدار دهم، دولت روحانی اگر نتواند به وعدههایش عمل کند،
وزیر نفت کشور آقای زنگنه اعلام کرد که درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین ۳۱ هزار میلیارد تومان خواهد شد که به اقشار ضعیف کشور اختصاص خواهد یافت. رئیس سازمان بودجه و برنامه هم گفت که تمام منابع حاصل از
مسئوولان جمهوری اسلامی برای نسبت دادن اعتراضات مردم به قدرتهای خارجی با هم مسابقه گذاشتهاند! رئیسجمهور، وزیر خارجه، سران سپاه، سخنگوی دولت، وزیر اطلاعات، مشاور رئیسجمهور و … و رسانههای رسمی این ادعای خامنهای را به اشکال مختلف تکرار می
بانکهای سوختهی برجا ماندهی امروز، انشاء طبقات فقیر است بر دفتر شهرها. این انشاء را غلط نخوانیم و بد تفسیر نکنیم تا این زبان تودههای بیزبان دوباره مجبور نباشد این چنین به سخن درآید. خشم، را درمان کنید. مجازات مردم خشمگین، درمانِ خشم نیست.
«سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان نفسها ابر، دلها خسته و غمگین درختان اسکلتهای بلور آجین زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه غبار آلوده مهر و ماه زمستان است» بیش از
۱- نویسنده پیشتر در مطلبی با عنوان «جنگ خامنه ای با طبقه متوسط» با مرور سیاستهای رهبر جمهوری اسلامی و نهادهایزیرمجموعه و همچنین دولت و مجلس نزدیک به وی (دولت اول احمدی نژاد و مجلس هفتم و هشتم) تلاش کرد نشان دهد سیاستی فراگیر برای تخریب
اعتراضات گسترده و فراگیر روزهای اخیر از نظر هویت و ماهیت، خیزش نوین دیگری است علیه حکومت انحصاری و استبدادی ولایت مطلقه فقیه. این برآمد ادامه اعتراضات گذشته، اما قویتر، گستردهتر و قطعا اثرگذارتر از موارد پیشین است. نیروی اصلی
برخی افراد، برای توجیه افزایش قیمت بنزین در ایران، به محاسبه و مقایسهی قیمت بنزین با دیگر کشورها پرداخته، و تبلیغ و القاء میکنند که ایران از کشورهایی است که بنزین را به پایینترین بها در اختیار مردم قرار میدهد.
بعد از کشمکش فراوان، دولت سرانجام تصمیم گرفت قیمت بنزین را افزایش دهد. پیش از این، قیمت بنزین در ایران آخرین بار در سال ۹۳ افزایش یافته بود. از آن زمان تا به امروز، علیرغم تورم بالا در ایران، به
ارزشها و باورهایی که پایهی سمتگیریها و کنشهای سیاسی است، از وقایع، حوادث و اعتراضهای اخیر، دچار تغییرهای ملموس شدهاست. به همین دلیل، احساسات و برداشتهای تکتک افراد جامعه که از شرایط پرتنش جامعهی ایران، لااقل از دیماه ۹۶ به
پاییز سال ۱۳۶۸ خورشیدی در چنین روزهایی تازه از مدرسه برگشته بودم و مشغول مشقهایم بودم که بخش خبری اصلی تلویزیون که آن زمانها ساعت ۷ عصر بود خبر از تظاهرات مردم برلین شرقی و فروریزی دیوار برلین داد. باقی
اخیراً فیلمهایی از مسابقات تیم تراکتورسازی با دیگر تیمهای فوتبال منتشر شده است که برخی از تماشاچیها اقدام به دادن شعارهای تجزیهطلبانه و بعضاً نژادپرستانه کردهاند. سوالی که برای بسیاری پیش آمده، این است که، چگونه کسانی به عنوان هواداران
کسانی که این روزها اخبار مربوط به احزاب و فعالان اصلاحطلب را دنبال میکنند، نام طرحی به اسم «سرا» را شنیدهاند؛ طرحی که از راه نرسیده اسباب افتراق و دودستهگی در جبههی اصلاحات شده و البته در صورت تصویب نهایی
پس از انتشار یادداشت پیشین نگارندگان در سایت «زیتون» با عنوان «سرا یا سراب؟»، در نقد ساز و کار جدید انتخاباتی شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان، برخی از طراحان و هواداران این طرح در پاسخ به نقد ما و دیگران
عباس عبدی، فعال و تحلیلگر سیاسی و از دانشجویان خط امامِ سابق، اخیرا در یکی از برنامههای تلویزیون « بیبی سیِ» فارسی، از تسخیر سفارت آمریکا در آبان ماه سال ۵۸، چهل سال پیش، دفاع کرد و آنرا موجه خواند.
بخشی از اعتراضات مردم عراق و لبنان معطوف به «جمهوری اسلامی» است؛ که البته در ادبیات معترضان «ایران» نامیده میشود. در واقعیت تفکیک بین نظام جمهوری اسلامی٬ ایران و مردمش تنها در ذهن ما ایرانیهاست که رخ میدهد٬ برای مردم
یکی از رایجترین انواع مغالطات منطقی، مغالطهی «تعمیم ناروا یا شتابزده» (hasty generalization) است. در این مغالطه، بررسی چند نمونهی محدود یا نامتعارف از یک نوع به صدور حکمی کلّی برای آن نوع میانجامد. در واقع این مغالطه صورت اشتباه
از غروب جمعه تا کنون و پس از دستبهدست شدن تصاویر و کلیپهایی از هواداران باشگاه تراکتورسازی تبریز، فضای گروهها و کانالهای مجازی شاهد نگرانی و یا خشم برخی از دوستان بوده است که با دغدغههای امنیتی یا ملی به
در بررسی زمینههای فروپاشی نظامهای غیردموکراتیک عواملی برشمردهاند که عمدهی آنها عبارتند از: ۱- بحران مشروعیت، ۲ـ بحران کارآمدی ۳ـ بحران همبستگی طبقه حاکمه و ۴ـ بحران سلطه و استیلا. هرگاه نظامی سیاسی گرفتار این بحرانهای درونی شود احتمال فروپاشی
از ملک ادب حکمگزاران همه رفتند / رو بار سفر بند که یاران همه رفتند دریافت خبر بیماری و سپس درگذشت دوست دیرین و همکار سالها بانوی فرهیخته، خانم اعظم طالقانی، بسی موجب تأثر و تألم گردید. ای دریغ که
شاید در هیچ کجای دنیا و خاورمیانه نتوان شکست سیاستهای خارجی خشونتزا و تنشافرین ایران را باندازه عقیم ماندن و واماندگی آن در سوریه بهطور شفاف مشاهده کرد. در کشور ما سه مشکل اساسی در طراحی سیاست خارجی وجود دارد
علیرغم آنچه که این روزها ترکیه را در صدر اخبار رسانه های جهان قرار داده حمله ارتش این کشور به شمال سوریه و مواضع تهاجمی رجب طیب اردوغان در قبال کشورهای غربی و خاورمیانه ای است، اما در ۲ روز
نم ریزباران سحرگاه پائیزی، کف حیاط را خیسانده و چند لباس جامانده روی بند رختها به جا مانده از روز گذشته را هم به همچنین. در کوه پایه اوین، هوا کمی هم زودتر سرد میشود؛ و من به یاد آن
با تحولات دهههای اخیر در جوامع و کمرنگ شدن نقش ایدئولوژی در سیاست، سیستمهای توتالیتر یکی پس از دیگری از سر ناچاری و به قصد انطباق با شرایط جدید، به سمت و سوی کسب مشروعیت و جلب رضایت مردم از
آقای تاجزاده در مناظره با آقای زیدآبادی، یک تحریف تاریخی را که ابتدا توسط آقای حمیدرضا جلایی پور آغاز شد، تکرار کردند و تداوم دادند. ایشان در آن مناظره میگویند: «پس از دوم خرداد آقای زیدآبادی و دوستانش به سمت
مقدمه در این نوشته، مفهوم «نیروی سوم»، در هر سه سطح، نیرویی «میانه رو» و «معتدل» در نظر گرفته شده. من نیروی سوم را نیرویی معرفی می کنم که همواره با دو نیرو در دو سوی چپ و راست خود
تغییر در رویکردها و انگارههای رفتاری مردم، دگردیسی در نظام فرهنگ سیاسی و فرهنگ عامیانه، از مهمترین آوردههای جامعهی اعتراضی ایران است که در سایهی اعتراضهای دیماه ۹۶ بهدست آمد. علیرغم واکنشهای قهرآمیز و برخوردهای امنیتی، چنان موج عظیمی از
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401