کج نشدن گردنِ خان یا خم نشدن کمر رعیت
در پی میزگرد تلویزیونی صفحه ۲ بیبیسی درباره بیانیه ۲۲۵ امضایی اخیر آقای مهاجرانی نقدشان بر بیانیه را مفصلتر نوشتهاند و به آنچه در آن برنامه گفتم نیز پرداختهاند؛ تلاش کردم پاسخم به مکتوب ایشان را در این ۱۰
در پی میزگرد تلویزیونی صفحه ۲ بیبیسی درباره بیانیه ۲۲۵ امضایی اخیر آقای مهاجرانی نقدشان بر بیانیه را مفصلتر نوشتهاند و به آنچه در آن برنامه گفتم نیز پرداختهاند؛ تلاش کردم پاسخم به مکتوب ایشان را در این ۱۰
هم اکنون نوشته دوست قدیم و همکارمان در مجلس اول جناب مهاجرانی را در زیتون [بهنقل از کانال ایشان] خواندم که نقدی است بر بیانیه اخیر ۲۲۵ نفر فعالان مدنی و سیاسی داخل و خارج ایران که در آن از
چند روز پس از آنکه ۲۲۵تن از کنشگران سیاسی و مدنی داخل و خارج ایران با انتشار فراخوان «مذاکره، تسلیم نیست» خواستار مذاکره بیقید و شرط میان ایران و آمریکا شدند، نخستوزیر ژاپن نیز به ایران آمد تا حامل پیامی
ده سال پس از سال ۸۸، هنوز مسئولان نظام نسبت به «فتنه جدید» هشدار میدهند و به روی خود نمیآورند که آتش همان اعتراض که به جای پاسخ و اقناع، سرکوب شد هر بار به شکل دیگری و با پرسشهای
امر به معروف و نهی از منکر در کشور ما بار دیگر مسالهآفرین شد و اذهان جستجوگر را باز به اندیشه واداشت که بهراستی دین در جامعه ما به چه مبتلا گشته است. ماجرا از آن جا آغاز شد که
«تجربه ترکیه و آینده اردوغان»، عنوان مطلبی است که به قلم نویسنده بزرگواری به نام فیروز قرشی در ۱۹ خرداد در سایت وزین «زیتون» منتشر شده است. با وجود آنکه در نوشتهی جناب قرشی، نکات ارزشمندی هم وجود دارد، اما
این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟ (نقد اصلاحطلبی تقلیلگرایانه) بخش ششم: خیابان به مثابه قلب سیاست چندیست که در مباحثات سیاسی میان نظریهپردازان اصلاحطلب و برخی از منتقدان ایشان، موضوع «خیابان» به عنوان یک گزینۀ راهبردی برای پیشبرد
یک: چگونه سه دهه سلطه حزب عدالت و توسعه پایان گرفت؟ در انتخابات ۳۱ مارس آراء حزب عدالت و توسعه به ۳۷ تا ۳۸ درصد سقوط کرد. اردوغان با بازی با رقم هائی که حزب اش در اتفاق با حزب
درآمد در برنامه بسیار خوب و مفید «پرگار» در هفته پیش در بیبیسی با عنوان «رهبری خمینی در انقلاب ناگزیر بود؟» دو تن از دوستان خوب من یعنی آقایان مهدی فتاپور و جمشید اسدی به عنوان میهمان شرکت داشتند. با
چند ماه پس از انتخاب آقای خاتمی به مقام ریاستجمهوری، شبی را میهمان دوستی بودیم که فرزند باهوش و پر جنبوجوشی داشت. برای ما نقل کرد که معلم در کلاسِ آموزش زبانِ فارسی از بچهها خواسته است که با کلمهی
شبکههای اجتماعی فارسیزبان در چند روز اخیر موضوع جدیدی برای بحث و چالش یافتهاند. دریا صفایی، فعال دانشجویی ملیگرای ایرانی و از بازداشتشدگان اعتراضات دانشجویی ۱۸ تیر ۷۸ که از همان ۲۰ سال پیش و پس از آزادی از بازداشت
درآمد مدتی است که اصطلاح «استمرارطلبی» باب شده و تا حدودی هم جا افتاده و عملا از این عنوان برای نوعی دشنام سیاسی و یا تسویه حساب گروهی و جناحی استفاده می شود. از شما چه پنهان در این مدت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست ( نقد اصلاحطلبی تقلیلگرایانه ) بخش پنجم: اصلاحطلبان و درک نادرست از جامعهمحوری در مباحث نظریِ گذار به دموکراسی و در ذیل سرفصل شرایط پیدایش کارگزاران و عوامل گذار، با دو اصطلاح «جامعه
«من از صداوسیما گلهمندم، به دلیل این که به جای ترویج زبان صحیح و معیار و زبان صیقلخورده و درست، گاهی زبان بیهویت و تعابیر غلط و بدتر از همه تعابیر خارجی را ترویج میکند» سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی درباره
رهبر محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آقای سیدعلی خامنهای با سلام و دعای توفیق طاعت و خدمت؛ این روزها اولین چیزی که بیشتر مردم با نگرانی و اضطراب از هم میپرسند، احتمال وقوع جنگ خانمانسوز و حمله آمریکا به خاک
جناب آیتالله سید علی خامنهای با سلام و به امید سربلندی ایران عزیز، تشدید اختلافات با آمریکا همراه با تشدید اوضاع بد اقتصادی وعواقب آن که زندگی روزمره مردم را از همیشه سختتر و تنگتر نموده، من را به مانند
پیامدهای مستقیم رژیمهای ایدهئولوژیک نشان میدهند که چگونه اعمال و کردارهای روزمره میتوانند به مثأبهی نوعی «ترکِ ایدهئولوژی» پیشاروی اعضای جامعه قرار گیرند تا از رهگذر این رفتار سیاسی از تسلّط بیبدیل یک فراروایت خارج شوند. زمانی که ایدهئولوژی به
اصطلاح دولت پنهان، از جمله واژگانی است که در چند سال اخیر جای خود را در ادبیات سیاسی ایران تثبیت کرده است. فارغ از آنکه نخستین بار چه جریانی، در چه زمانی و برای چه مقصود سیاسی از این عبارت
آیا جنگ محتمل است؟ چه نوعی از جنگ؟ عواقب آن چیست؟ آیا جنگ می تواند رژیم را ساقط کند؟ از اپوزیسیون چه کاری برای کاهش احتمال جنگ ساخته است؟ آیا جنگ محتمل است؟ فعلا چنین می نماید که مولفههای محرک
کشور ما امروز در کجا ایستاده است؟ چهل سال بعد از انقلاب آنچه مشخص است این است که در طول این سالها کرارا از خارج مورد تحریم قرار گرفتهایم. هیچ کشور با نفوذ و تاثیرگذار بین المللی دوست و همپیمان
از چهار دهه پیش بدین سو، سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی دائما در مسیر آزمون و خطا سیر کرده ولی متاسفانه مسئولان و دستاندرکاران این نظام کمتر از خطاهای خود درس آموخته و بنابرین آزمودن آزمودههای خود و دیگران را
ساعت ۹:۴۵ شب ۱۸ اردیبهشت شد، ورِ ترسیده ذهنمان خوشحال بود که امروز هم گذشت. از بلندگو صدایش نکردند. افسر نگهبان آمد و از دم در بند بردش، که بیا دفتر برای یک کار اداری کوچک، اسم پدرت در کارتعکس اشتباه شده. رفت.
۱۸ اردیبهشت نگذشت و بیآنکه «شیرین» دوباره بر آستانه در سلول بخندد، زمان در همانجا متوقف شد…
رحیمی میگفت: «شمس آبادی و شیخ قنبرعلی دو آخوند شدیدا سنتی بودند و در مخالفت خود با امام هیچ ملاحظهای نداشتند. رابط ما شرح حال آن دو را به نجف رسانده بود و امام نیز دستور حذف آنان را داد. این کار دو خاصیت داشت…»
زمانی که اعراب به ایران حمله کردند، جماعتی که از ستم طبقاتی حکومت ساسانیان به جان آمده بودند، به امید نجات با نان و خرما به استقبال آن خونخواران رفتند. از حکومتی به جان آمده بودند، که جامعه را کاستی کرده
مدتی است که نزاع ایران و آمریکا بالا گرفته و بعد از سر خوشی برجام، تلخکامی رفتار امروز آمریکا تمام راههای آمده را به سکوی اول باز گردانده است. انعطافی که دمکرات ها رقم زده بودند به همراه نرمش قهرمانانهای
برای من نامبارکىِ سال ۱۳۹۸ از همان اواخر سال ۱۳۹۷ شروع شد؛ وقتی که مانع از توزیع کتاب «درباره اعدام» شدند؛ آنهم با وجود صدور مجوز انتشار و چاپ آن. حالا بدشگونی سال، با ممنوعیت عرضه و فروش کتاب «زنان
اقدامات دولت ترامپ و افزایش حملات آمریکا در جنگ لفظی اش با ایران در هفته های اخیر بی شک میزان تنش میان دو کشور را به ابعادی بی سابقه در سه دهه گذشته و چیزی کم و بیش شبیه آنچه
با بهمن در سالهایی آشنا شدم که به گونهی دیگر به سیاست فکر میکردم. خاوران در آن روزها برای من تنها یک نام نبود. در روزگاری که خاوران بسیار گمنامتر از امروز بود. بهمن نام خاوران ما! را بر انتشاراتاش
تکیهگاه اصلی اصلاحطلبان و پایگاه اصلی جنبش اصلاحطلبی از بدو پیدایش مردم بودهاند اما رابطۀ اصلاحطلبان با مردم از آغاز دهۀ هشتاد شمسی به بعد به شدت دچار اختلال شد و همین امر جنبش اصلاحطلبی را عملا زمینگیر کرد و انرژی اجتماعی آن را هدر داد و مانع از آن شد که «نظریۀ» اصلاحطلبی جامۀ «عمل»بپوشد و این «جنبش» به «نهاد»های اجتماعی و سیاسی نوین بدل شود…
این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟ (نقد رویکرد اصلاح طلبی تقلیل گرایانه) بخش سوم: اصلاحطلبان و بلاتکلیفی میان ملت و دولت جنبش اصلاحطلبی دوم خرداد ۷۶ یک جنبش ذاتا مردمی و برخاسته از تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401