یک نوع دیگر از سوسیالدموکرات شدن
مقاله سروش دباغ با عنوان “چگونه سوسیال دموکرات شدم [۲] مقاله خوبی بود و خیلیها را خوشحال کرد. شرح گذار او از لیبرال دموکراسی به سوسیال دموکراسی، نه تنها جبهه وسیع سوسیال دموکراسی را تقویت میکند، بلکه این امید را
مقاله سروش دباغ با عنوان “چگونه سوسیال دموکرات شدم [۲] مقاله خوبی بود و خیلیها را خوشحال کرد. شرح گذار او از لیبرال دموکراسی به سوسیال دموکراسی، نه تنها جبهه وسیع سوسیال دموکراسی را تقویت میکند، بلکه این امید را
چه نیرویی، او را از کُنج آن حُجرهی نُقلیاش توی حوزهی علمیهی قم بیرون کشیده و به جان این سرزمین انداخته بود؟ چه کس و کسانی، آن وِرد عجیبوغریب را توی گوشِ او خوانده و هواییاش کرده بودند که رسالتی
با عنایت به تحمیل شکستهای پیدرپی نظام جمهوری اسلامی در عرصه نظامی/امنیتی در منطقه توسط اسراییل، امریکا و بریتانیا و اخیراً پاکستان، و ناتوانی عیان جمهوری اسلامی در مداخله مستقیم برای نجات حماس از انهدامی که در جریان است و
زیتون– آنچه در ادامه میآید مکاتبه انتقادی عبدالکریم سروش و یکی از «فضلای حوزه علمیه قم» است که از سوی آقای سروش برای انتشار به زیتون ارسال شده است. چنانچه در مقدمه آمده، موضوع مکاتبه اشارات و تعابیر عبدالکریم سروش
سرمست شده بودند. سر از پا نمیشناختند. حالا با خیال راحت میتوانستند قیافهی یک انتقامگیرندهی نترس و بیباکِ واقعی را به خود بگیرند. حالا میتوانستند افتضاح “انتقام سخت” را از اذهان اُمت حزبالهی خود، پاک کنند. از شادی و غرور،
اخیرا در سایت زیتون مقالهای در باره آقای علی دهباشی به چاپ رسیده بود که در آن علاوه بر ستایش از ایشان به دلیل اینکه عمر خود را از طریق انتشار مجلات پر بار و متعدد وقف فرهنگ ایران زمین
مختصر بگویم؛ صحبتهای پرستو سرمدی را در کنگرهی حزب اتحاد ملت شنیدم. بی هیچ مجامله و تعارف بگویم که اینکه پرستو سرمدی بدون حجاب در یک تشکل رسمی سیاسی در نظام جمهوری اسلامی بدون حجاب آمرانه و تحکمی حکومتی ظاهر
مجله بخارا عنوان آشنایی برای عموم ایرانیان دوستدار فرهنگ و هویت ایرانی است. نشریهای روشنفکرانه که در نزدیک به سه دهه گذشته پایمردانه در حوزههای ایرانشناسی و ادبیات و هنر ایران تولید محتوا کرده است و این روزها به علت
اخیرا در اخبار خواندم که روز «بزرگداشت علامه مصباح یزدی»، بر اساس ابلاغ شورای انقلاب فرهنگی، به تقویم رسمی کشور اضافه شده و سالروز وفات ایشان، تحت عنوان «روز ملی علوم انسانی اسلامی» ثبت گردیده است. با دیدن این خبر،
“تا دنیا دنیاست جانهای آزادهای خواهند بود که در برابر تجاوز به آزادی انسانی گردن بکشند، وجدانهای شریف و جانهایی که به هر تجاوزی به وجدان انسانی با اراده استوار «نه» بگویند. هیچ درندهخویی و هیچ خودکامگی هرگز نخواهد توانست
آنچه امروز در ایران در جریان است، منطقاً با وضعیتی قابل توصیف است که علمای سیاست از آن با عنوان «بیحکومتی» یاد میکنند. درواقع توصیف وضعی است که در آن حکومت مستقر بنا به هر دلیلی، از کارکردهای اصلی و
«مهمترین گام یک انسان شجاع، تنزدن از مشارکت در دروغ است. یک کلمه حقیقت، ارزش بیشتری از کل جهان دارد»الکساندر سولژنیتسین (مجمعالجزایر گولاک) داشت کلمات را پشت سرهم ردیف میکرد تا در عین حالی که کل قدرت را در قبضهی
اگر یکماه پیش این مقاله منتشر میشد، شاید کمتر کسی آن را باور میکرد و چهبسا بهبهانهی توهم توطئه پساش میزدند و توجهی را برنمیانگیخت. اکنون اما، بهویژه بعداز سرکوب دیگر فعالان سیاسی و مدنی، و ترور شخصیتی افراد دلسوزی
مقدمه: انتخابات در ایران، دریچهای برای آگاهی از خواست عمومی، میزان مشروعیت حکومت و اقبال جامعه به جناحهای سیاسی است. این انتخابات، بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶شمسی که در فضایی حداقلی از گزینش نامزدها، شرایطی را بوجود آورد تا مردم
مقدمه: گویی اینکه در هر دورهای از تاریخ ایران باید شاهد یک ناسزای سیاسی باشیم. در نظام پیشین دو اصطلاح ارتجاع سرخ و سیاه از سوی حکومت باب شده بود، و هر غیرخودیای که نظام با آن مخالف بود، با
مهدی تدینی یکی از مترجمان پرکار حوزه نظامهای توتالیتر و پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر ایران است. ایشان به عنوان مترجم، کارهای خود را به ترجمه آثار فیلسوف آلمانی، ارنست نولته و دیگر اندیشمندان لیبرال منش نظیر هانا آرنت، فون میزس
جامعه ما جامعه بیمها و امیدهاست. اگر در یک مجموعه نظرسنجی ساده و شخصی، میزان بیمِ ایرانیان از آینده ایران و میزانِ امید ایرانیان به آینده ایران را از گروههای مختلف شهروندان ایرانی جویا شویم، بدون تردید با دو دسته
جنگ بین حماس و اسرائیل وارد پنجمین هفته شده بود که اسحاق هرتزوگ رئیسجمهور اسرائیل مدعی شد که در کنار جسد یک عضو حماس در یک پایگاه این گروه در شمال غزه، نسخهای از کتاب «نبرد من» نوشته هیتلر پیدا
۱- تحلیل دستگاه ساواک به عنوان مغز متفکر و هسته سخت پادشاهی پهلوی درباره تعیین و تشخیص تفکر چپ، مارکسیسم و حزب توده به عنوان خطر اصلی متوجه نظام پادشاهی و نیازش به بدیل فلسفی، کلامی و جمعی یعنی روحانیون
سیطرهی دروغ بود که جولان میداد. به نام حجاب، به نام عترت و پاکی، به نام فراخواندن به معروف و بازداشتن از منکرات داشت بر همه جان و جهان شهروندان چنگ میانداخت. دروغ بود که میخواست از درودیوار هر شهر
موضوعی که در مباحث سیاسی در مورد حجاب اجباری و حقوق زنان از نظرها مغفول مانده، تاثیرباورهای ایدئولوژیک و به طور اخص حجاب بر سلامت جسمی و روحی زنان است. پروانه سلحشوری، نماینده مردم تهران در دوره دهم مجلس، شاید
مدتی است نوشتارهای دکتر حسن محدثی در نقدِ ادبیات تاریخیِ روایتگرِ ایران باستان را مطالعه میکنم و ادعاهایی که علاقهمندان به کوروش و ایران باستان مطرح میکنند و نقدهایی که ناقد محترم بر آنها وارد میسازد را رصد مینمایم. ناقد،
در ارتباط با رخداد خونین و فاجعهبار جاری در سرزمین فلسطین و غزه، برخی افراد از سر جهل و غفلت و یا با انگیزههای خاص سیاسی و در واقع عملا به سود اسرائیل، گاه سخنانی میگویند که در جای خود
پرده اول: در اوایل نوامبر زمانی که تنها یک ماه از آغاز یورش حماس به اسرائیل گذشته بود، برخی از رسانه ها سخنانی بسیارشنیدنی ازگیدئون لوی، تحلیلگر برجسته روزنامه هاآرتص را منتشرکردند: “من اشغالگری های زیادی میشناسم که طولانیتر از
۱– چیزی کمتر از دو هفته پس از کشتار صبرا و شتیلا به فرماندهی و هدایت آریل شارون وزیر دفاع اسراییل (بعدها نخست وزیر قدرقدرت) امانوئل لویناس فیلسوف نامدار آنروزها در مصاحبهای رادیویی که درباره «اخلاق و سیاست» بوده به
خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد (حافظ) یکی از دعاهای نیکویی که در فرهنگ ما و به گمانم در دیگر فرهنگ های متاثر از اسلام نیز، در حق
به نظر میرسد تعابیر و اصطلاحسازیهایی چون “یکدستسازی حاکمیت” و “خالصسازی” که اخیراً باب شده وافی به مقصود نیست. ساختار قدرت و نوع حکمرانی تا جایی پیش رفته و به گونهای عمل میکند که حتی همان معدود افراد و گروههایی
فیلسوف بود و طبعا جز به زبان فیلسوفی هم سخن نمیگفت و جز در ساختار فلسفه، مسائل را زیر و زبر نمیکرد. هر چه میاندیشید را وقتیکه به زبان میآورد؛ به کلمات و واژگان و اصطلاحاتی بیان کرده و میکرد
چندی است که آثار، مصاحبهها و اظهارنظرهای دکتر بیژن عبدالکریمی در حیطه فلسفه و سیاست را پیگیری می کنم. اولین آشنایی من با تفکرات و مواضع ایشان از طریق خواندن کتاب “شریعتی و تفکر آینده ما” صورت گرفت. پس از
در تاریخ دوم آبان ۱۴۰۲ یادداشتی درسایت زیتون تحت عنوان «دفاع یک طرفه ازفلسطین؛ در نقد بیانیه جمعی از نواندیشان دینی» به قلم عبدالستاردوشوکی منتشرشد. متن مربوطه درواقع نقدی بود بر بیانیه ۱۲ تن از نواندیشان دینی با عنوان «در
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401