رئیسی و عادیسازیِ «شر»
زندگی و دیروز و امروز شیخ رئیسی گواهی میدهد که او هرگز «داد از خویش» نخواهد داد اما، ما به کجا داد خواهیم که چنین وهنی بزرگ بر ما رفته است که نمادِ «شر» را گل سرسبد کردهاند و در سفرهی مردم نهادهاند!
زندگی و دیروز و امروز شیخ رئیسی گواهی میدهد که او هرگز «داد از خویش» نخواهد داد اما، ما به کجا داد خواهیم که چنین وهنی بزرگ بر ما رفته است که نمادِ «شر» را گل سرسبد کردهاند و در سفرهی مردم نهادهاند!
با نزدیک شدن روز انتخابات، برخی اخبار و نظرات در میان افکار عمومی و بخصوص رسانههای اجتماعی مطرح میشود که از واهمه و هراس برخی از مردم از تقلب در انتخابات و یا احتمال مهندسی آرا حکایت میکند. گروهی میگویند
محمدباقر قالیباف به نفع ابراهیم رئیسی کنار کشید و آرایش انتخابات شفافتر شد. در این باره نکاتی چند مطرح است. قالیباف به اراده خود نرفت قالیباف دورخیزی چندین دورهای و چندین ساله برای انتخابات کرده بود. او هزینه سنگینی (البته
در اسطورههای قرآنی طغیان قوم ثمود را، که به انقراض آن قوم منتهی شد، ناشی از برانگیخته شدن و به قدرت رسیدن شقیترین شهروندان شمرده است.(۱) شقاوت که مقابل سعادت است، دلالت بر شدت عمل بهجای مساعدت و قساوت بهجای
جنجالیترین گفته وزیر کشوردولت روحانی در مورد وارد شدن پول قاچاق به رقابتهای انتخاباتی، در جریان این انتخابات مغفول ماند و کسی اشاره ای به آن نکرد. فقط روحانی در کلیتی مبهم به پرونده سال ۸۴ قالیباف اشارهای گذرا کرد
دوستان و نزدیکان من میدانند در طول چهار سال دولت آقای روحانی از منتقدان پیگیر سیاستهای داخلی دولت وی بودهام. بارها به دوستان اصلاحطلب خود تاکید کردم که بجای حمایت بیچون و چرا از دولت روحانی باید مواضع و برنامههای
بگذارید صادقانه بگویم. من خودم از همین گروه مرددها هستم که بسته به موقعیتها تصمیم میگیرم ولی همواره معتقد بوده و هستم که اگر حداقل شرایط برای حضور در انتخابات فراهم باشد، نباید قهر کرد و پشت به صندوق ایستاد و غیر مسئولانه شعار تحریم داد…
پیش از آنکه حسن روحانی در مناظره سوم کاندیداهای ریاستجمهوری، از پرونده ۸۴ محمدباقر قالیباف سخنی به میان بیاورد، این مصطفی هاشمیطبا بود که خونسرد و سربسته به آن اشاره کرد! تنها دقایقی پس از آنکه قالیباف در مناظرهی سوم،
این اولین انتخاباتیست که روحانی در آن تابوهای سیاسی را میشکند. اگر تاکنون استبداد پشت پرده حریمهای قراردادی و خط قرمزهای قدسی مخفی شده بود و مسئولین کشور به این روشنی از سیاهی استبداد سخن بهزبان نمیآوردند، اینک روحانی برای
۱.دو تن از کاندیداهای ریاست جمهوری ، با انتقاد از نرخ نسبتا بالای بیکاری در کشور ، به بیکاران و خانواده های آنها وعده داده اند که اگر به آنها رای بدهند با اجرای سیاست های انقلابی، شغل های زیادی
در آستانه انتخابات و در شرایطی که تقریبا تمامیت جریان موسوم به اصولگرای درون نظام به یک کاندیدای واحد رسیدهاند، در شرایطی که جامعتین (جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) از سویی و جبهه پایداری از
ما خواهان حفظ وضع موجودیم، زیرا وضع موجود نجات کشور را از سقوط به انتهای درهای که دولت احمدینژاد راهبری میکرد، ممکن کرد. زیرا وضع موجود فرصتی فراهم کرده است برای جبران خسارات هشت ساله به مردم و به نسلهای
آراء رئیسی باید تحقیری تاریخی برای وی باشد و «نه»ای بزرگ به رهبر سازی از یک متهم به جنایتهای بزرگ که به جای نشستن بر صندلی اتهام میخواهد بر کرسی ریاست بنشیند. ثبتنام او حتی، توهین به شعور ما بود…
معمولاً بازیکن در شرایطِ استیصال، دست به بلوفهایِ سیاه و اغلب با هزینهی بالا میزند. گسترش فضای رسانهای و رسانههای آزاد ، کار را هر روز بر بلوفهای سیاه دشوارتر میکند و بیدلیل نیست که در عالمِ سیاست، بلوفهایِ سیاه به «تیرهایِ آخر » تعبیر میشوند…
هر روز که از زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم سپری میشود، نامزد اصلی راست افراطی مشخصتر میشود. بیتردید، هدف اصلی اقتدارگرایان و تمامیتطلبان، جلوگیری از تداوم دولت اعتدالگرای روحانی است؛ اما در راستای این مطلوب اصلی، پروژههای دیگری نیز
چگونه میشود که فرق رشد اقتصادی منفی ۶ را با رشد اقتصادی ۶ متوجه نشویم؟ چگونه میشود که فرق کسی که راه صلح و تنشزدایی با آمریکا و جهان را در پیش میگیرد با کسی که معتقد است جنگ با آمریکا و تحریم به نفع ایران است، نفهمیم؟ چگونه میشود که فرق جواد ظریف را با منوچهر متکی نفهمیم
اینکه جهانگیری قالیباف را بر زمین زده و انصافا هم سعی میکند روحانی را تقویت کند درست است. اما مردم به چهره رای میدهند نه به حسابوکتاب جریانی. روحانی در سال ۹۲ چهره بود. تمام قد با جملاتی حساب شده میتاخت و جلو میآمد و گُل میکرد. این بار جهانگیری این کار را میکند. اما به نظر میآید که دیگر بس است…
در این یادداشت میخواهم به دو مغالطۀ متعارف در رسانهها و بحثوجدلهای زندگی روزمره اشاره کنم. یکی از آنها مغالطۀ «توسل به اکثریت» است و دیگری«مغالطه توسل به دلسوزی و جلب ترحم». چه در مکالمات متعارف در فضای خانواده و
بهرغم تمامی کوششها و تلاشها جنبش کارگری ایران فاقد انسجام است. این عدم انسجام را ما بهطور عینی در بین فعالین بخشهای گوناگون کارگری در ایران شاهدیم…
شش نفر کاندیدا برای شرکت در انتخابات رئیس جمهوری چند هفته آینده کشورمان تایید صلاحیت شدند. اما چرا در ایران امروز میبایست در انتخابات شرکت کرد و چرا میبایست به روحانی رای داد؟ بسیاری در این انتخابات و انتخابات گذشته
نخستین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد؛ برنامهای که به جهت ترکیب افراد حاضر در آن، سطحی اندک از جذابیت را قابل پیشبینی کرده بود. مناظره اما بیش از آنچه تصور میشد، دیدنی و شنیدنی شد. اعلام مواضع صریح
تحریم از جنس پراتیک است و فراتر از نظر و ایده را بازتاب میدهد. مخالفبودن با نظام سیاسی و یا مجریان انتخابات و قهر و خشم به معنای تحریم نیست. این عوامل میتواند به عدم مشارکت منجر شود. اما تحریم نیازمند اقدام و عمل است…
ابراهیم رئیسی مشهور به آیتالله قتل عام، ۴۵ سال از ژنرال اگوستو پینوشه دیکتاتور و رئیس جمهور اسبق شیلی جوانتر است و تاکنون کمتر نامی از او در مجامع بینالملل برده شده است. با این حال٬ این آیتالله و آن
این روزها خبرهای عجیب و غریبی در تهران شنیده میشود. عجیب و غریب نه از این نظر که خبرهای منحصر بهفردی است و در هیچ جای دیگر جهان اتفاق نیافتاده است، از این رو که رخدادن آن تاسفبار است و
حالا پس از آمدن و رفتن چهار رییسجمهور در دوران مادامالعمری رهبر جمهوری اسلامی، باید اعلام کرد که نهاد رهبری بازنده نبرد هموارهاش با نهاد ریاست جمهوری است…
پس از استقرار جمهوری اسلامی و حذف و سرکوب نیروهای سیاسی غیرهمسو با رهبر جمهوری اسلامی و نیروهای وفادار پیرامون وی، در تمام انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار شده، داستان ملالآور انتخاب میان «بد و بدتر» توسط عدهای از
متاسفانه بههمین سادگی مغلوب شدیم و فریب خوردیم! گویی معلوم نیست این «محمود احمدینژاد» چیست و دقیقا کجاست که حتی رد صلاحیت او نیز میتواند به تقویت نهاد غیرموکراتیک و نامشروع شورای نگهبان بیانجامد؛ بود و نبودش آفت دموکراسی است…
زیتون– متن پیش رو، داستان کوتاهی است که به تناسب شرایط سیاسی و اجتماعی این روزها و دغدغه نویسنده، برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته است. * سرآسیمه، کودکی یکساله را در آغوش گرفته و در خیابان میدوم ـ
نامزدی بانویی شناختهشده چون خانم طالقانی، وجه مهمی از ناعادلانه و غیرآزاد بودن انتخابات در جمهوری اسلامی را آشکار میکند؛ وضعی که متأثر از اعمال «نظارت استصوابی» شورای نگهبان است. مقولهای که نه فقط زنان بلکه حتی اهل تسنن را ـ همچون نامزدهای متعلق به اردوگاه اپوزیسیون و اقلیتهای مذهبی و هر آنکس که «غیرخودی» است ـ از دایره حضور در فهرست نامزدهای نهایی خارج میکند
اتفاق مهمی که در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری رخ داد و منجر به طرد شیخ محمد یزدی، محمد رضا مدرسی یزدی و محمد تقی مصباح یزدی از طرف مردم شد و احمد جنتی نیز رتبه آخر را به
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401