#قرنطینه| قسمت سیزدهم، آخرین قسمت: پایان کرونا
امروز بیستم فروردین است و ما سعی میکنیم فکر کنیم سیزده فروردین است، چون توی این قرنطینه هیچ فرقی نمیکند که سیزدهم باشد یا نوزدهم یا حتی سی و پنجم فروردین. کلاغها نحسی امروز را با صداهای بسیار سخت و
امروز بیستم فروردین است و ما سعی میکنیم فکر کنیم سیزده فروردین است، چون توی این قرنطینه هیچ فرقی نمیکند که سیزدهم باشد یا نوزدهم یا حتی سی و پنجم فروردین. کلاغها نحسی امروز را با صداهای بسیار سخت و
امروز دوازدهم فروردین است، و ما در قرنطینه، که خودتان به آن آگاهی کامل دارید، هستیم. من خیلی هم نمیخوام به شما یادآوری کنم که در چه شرایطی هستید و مخ شما را با همین انگشتانم که در حال
امروز یازدهم فروردین است. من از شما خوانندهی عزیز میپرسم آیا فالو کردن دختری در اینستاگرام نشانهی علاقه به اوست؟ مطمئنا نه، خیلیها هستند که من فالوشآن میکنم و آنها هم من را فالو میکنند، خود شما هم همین کار
امروز دهم فروردین است. من کنار شیرین نشستهام و به روایت خودم ادامه میدهم. شاید از نظر شما من خل شدهام که با یکی از کاراکترهای این مجموعه رابطه برقرار کردهام و کنارش میشینم و برایش قلب میفرستم و گاهی
امروز نهم فروردین است. در این نه روز من ویتامین دی، چای اسطوخودوس، چای ویتامین ث، خاکشیر، روغن بنفشه، چای روغن کاکتوس خاردار و هزاران چرند دیگر را که مامان طاهره به لطف متخصصین تلگرام، که تمامشان حداقل یک بار
امروز به دلیل چرخش کامل زمین به دور خودش هشتم فروردین است. این را نوشتم که فکر نکنید چون جن، شیطان و موجودات فرازمینی را در داستانم آوردم خل شدهام، نه، من هر نوع مشکلات عقلانی هم که داشته باشم،
امروز هفتم فروردین است و ما هنوز در قرنطینه هستیم. عدد هفت به دلایل معلوم و یا شاید هم خیلی نامعلوم، در بین متخصصین عددشناسی جزو اعداد خوشیمن محسوب میشود و خیلی از اشخاص خرافاتی علاقه شدیدی دارند این عدد
امروز ششم فروردین مصادف با اتفاقاتی بیخودی در تاریخ است، مثلا در سال ۲۰۰۰ ولادیمیر پوتین در چنین روزی در انتخابات سراسری روسیه پیروز شد. خب این موضوع به شمای خواننده و داستان ما هیچ ربطی ندارد، فقط خواستم بگویم
امروز پنجم فروردین است و ما هنوز در قرنطینه هستیم. کلاغها دوباره از خود صداهای زشتی در میآورند. اما صدای کلاغها در این داستان اصلا مهم نیست و بیشتر برای فضاسازی است و برعکس گفته چخوف که اگر در فصل
امروز چهارم فروردین است و ما هنوز در قرنطینه هستیم. برای شما که احتمالا مطالب قبلی را نخواندید توضیح خاصی نمیدهم، چون این نهایت بیاحترامی است که من هر بار بخواهم توضیح بدهم دیروز چی شد و پریروز چی شد،
امروز تا جایی که من اطلاع دارم سوم فروردین است، این که چه شکلی سوم فروردین شد را خودتان میدانید. فعلا موضوع من این است که چرا شخصیتهای داستان ما هنوز در اول فروردین گرفتار شدهاند. اینکه آقاجون بهخاطر آلزایمرش
هنوز در قرنطینه هستم، و هنوز منظورم از قرنطینه همان محل زندگی فیفی، فهمیهی سابق همراه با خانواده نسبتا محترمش است. حالا شاید از نظر شما خیلی هم محترم باشند، ولی منی که چند روزی است در قرنطینه با جناب
اول فروردین است و من با صدای کلاغها یا هر چیز بیخودی دیگر که شبیه صدای کلاغهاست از خواب پا میشم. توی قرنطینه هر صدایی که از بیرون میآد شبیه قارقار کلاغهاست. منظور از قرنطینه همان محل زندگی فهیمه است.
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401