دو خاطره از مصباح یزدی
دو خاطره از مرحوم آقای مصباح یزدی در حافظه دارم که شاید اشاره ای به آنها مفید باشد، البته تفصیل بیشتر را در تاریخ شفاهی آموزش عالی ایران خواهید یافت(دوره سه جلدی، انتشارات فرهنگ صبا و نشر نی). خاطره اول
دو خاطره از مرحوم آقای مصباح یزدی در حافظه دارم که شاید اشاره ای به آنها مفید باشد، البته تفصیل بیشتر را در تاریخ شفاهی آموزش عالی ایران خواهید یافت(دوره سه جلدی، انتشارات فرهنگ صبا و نشر نی). خاطره اول
با خانوادههای قربانیان پرواز PS752 هواپیمائی اوکراین برای دادخواهی همراه شویم. یکسال پیش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۷۶ بیگناه را با شلیک دو موشک بقتل رساندند. نگذاریم خون آنها پایمال شود. pic.twitter.com/DC1PD6pkj2 — Ahmad Rafat (@AhmadRafat) January 2, 2021
سخنرانی دو هفته پیش عبدالکریم سروش در نسبت میان «دین و قدرت» معرکهی آرا شده و البته حواشی متعددی را هم بهدنبال داشته است. مطابق معمول اغلبِ نظریههای ایشان، کژخوانی و روایتهای سستی از آن هم رایج شده و مبنای
«پهلوانپنبه» یک مغالطهی نسبتا رایج است. این مغالطه ظاهرا برای نقد یک مدعا یا گزاره بهکار میرود، اما ناقد دلیلی علیه مدعای اصلی ارائه نمیدهد بلکه نسخهی سست و ضعیفی را از آن تقریر میکند و سپس به رد آن
اقامه نماز میت مصباح یزدی همراه با «پروتکلهای بهداشتی» به امامت آیتالله خامنهای
روزگاری، پیش از سفر به انگلستان برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه، به سبب انس و علاقه وافرم به مباحث فلسفه اسلامی، افزون بر آثارِ فلسفی مرحوم طباطبایی نظیر «بدایه الحکمه»،«نهایه الحکمه» و «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، برخی از
یکی از دوستان رسانهای مشهور که جزو اصلاحطلبان هم شناخته نمیشود، چند روز پیش پیام کوتاهی فرستاد و ضمن ابراز محبت درباره یادداشتهایم با بیان یک آرزو نوشت که: «به امید غلبه عقلانیت در کشور» بنده نیز ضمن تشکر پاسخ
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401