الواحِ هویت | ۲
مولوی در آغاز مثنوی از ناله نی میگوید ازیرا که از نیستان بریده شده است. هویت بازگشتگاه است. جایی نیست. مکانی نیست. هست و نیست. ملکوت است. مینوی است. همین است که با مهاجر شهر به شهر میرود. دریا به دریا میرود. و او همیشه میخواهد به آن اصل رجعت کند. در آغوش آن هویت آرام بگیرد. با او دم زند. هویت مثل روح است.