دربارۀ یک استدلال استعلایی
چکیده: این مقاله گزارش مختصری است دربارۀ ماهیت یک استدلال استعلایی، مهم ترین هدف به کارگیری آن و کاربردهای گوناگون آن. در این راستا ابتدا سعی شده است مفهوم و ماهیت استدلال استعلایی برای خواننده روشن شود. به این منظور
چکیده: این مقاله گزارش مختصری است دربارۀ ماهیت یک استدلال استعلایی، مهم ترین هدف به کارگیری آن و کاربردهای گوناگون آن. در این راستا ابتدا سعی شده است مفهوم و ماهیت استدلال استعلایی برای خواننده روشن شود. به این منظور
به هنگام تحلیل منطقی وضعیت پیش رو، به منظور آن که بفهمیم چه کاری صحیح و اخلاقی است و چه کاری نادرست و غیر اخلاقی، با یک «تناقض منطقی» روبهرو هستیم. اکنون که با تحلیل منطقی موضوع مورد نظر به نتیجهای نمیرسیم، بهتر است از طریق رویکردهای پیشنهادی برای پرداختن به «تنگناهای اخلاقی»، به جرح و تعدیل بیشتر اجزای این رویداد بپردازیم.
وقتی در اگزیستانسیالیسم گفته میشود که بشر مسئول وجود خویش است، منظور این نیست که بگوییم آدمی مسئول فردیت خاص خود است، بلکه مراد آن است که هرفردی مسئول تمام افراد بشر است. چرا که انسان با انتخاب هر چیز و انجام دادن هر عملی، خود به خود در حال آفریدن بشری است که او میخواهد آنگونه باشد. به عبارت دیگر، او در حال ساختن تصویری از بشر است که به عقیدۀ او بشر به طور کلی باید آنچنان باشد. برای مثال در همین لحظه که من در حال نوشتن هستم کودکان بسیاری در گوشۀ دیگری از این شهر وجود دارند که گرسنهاند. از نظر سارتر حتی من نسبت به این کودکان نیز مسئول هستم…
در این گفت و گو در ابتدا دربارۀ برخی از مباحث مهم این دو مقاله بحث میشود. همچنین، در ادامه دربارۀ برخی از مهمترین مؤلفههای اگزیستانسیالیستی شعر فروغ گفت و گو شده است و این مسئله مورد واکاوی قرار گرفته است که آیا اصولا تفاوتی میان توصیف صرف دغدغههای وجودی یک شاعر و یا نویسنده با هنگامی که به خوانشی اگزیستانسیالیستی از او میپردازیم وجود دارد و یا نه
با توجه به ویژگی و ماهیت ذاتی دین و تکنولوژی و هم پوشانی این دو عنصر در تاثیرگذاری و جهت دهی به افکار، اندیشه ها و رفتار و شئون انسانی، لزوم بررسی بیشتر نسبت میان دین و تکنولوژی و میزان اثرگذاری هریک در شکل گیری فرهنگ و ارزش های حاکم بر یک جامعۀ دینی به وفور احساس می شود.
اخیرا در فضای نشر و فضای مجازی مطالبی با مضمون نسبت دادن بیماری دو قطبی به فروغ فرخزاد منتشر شده است.[۱] میخواهم در این نوشته ابتدا به نقد یکی از مقالات تقریر شده در این زمینه بپردازم و سپس با
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401