مذهب مردم را به مردم واگذارید
مداحی محمود کریمی و قمارباز خواندن حسینبنعلی (ع) و روایتی برآمده از ذهنیت لمپنزیم حاکم، یکی دیگر از دستآوردهای حکومت دینی در ایران است. حکومتی که ابتدا دین را پژمرد و مچاله نمود و به فقه تقلیلش داد و
مداحی محمود کریمی و قمارباز خواندن حسینبنعلی (ع) و روایتی برآمده از ذهنیت لمپنزیم حاکم، یکی دیگر از دستآوردهای حکومت دینی در ایران است. حکومتی که ابتدا دین را پژمرد و مچاله نمود و به فقه تقلیلش داد و
شیوع کروناویروس جدید (کووید ۱۹) و نوع مواجههی حکومتها و دولتها با این ویروس، یکبار دیگر اهمیت توسعه و توجه به تحولاتی که مبتنی بر تجارب جهانی نسبت به نظریات و استراتژیهای توسعه ایجاد شده را نشان داد. از بعد
انتخابات مجلس یازدهم با کمترین مشارکت مردمی انجام شد. بنابر بسیاری شواهد و قرائن و گزارشها و آمارهای رسمی و نیمهرسمی حدود ۷۰درصد مردم ایران در این انتخابات شرکت نکردند و با عدم حضور خویش «نه بزرگ» دیگری به سیاستها،
زیتون– نصرالله لشنی٬ زندانی سیاسی٬ نامه سرگشاده خطاب به مردم ایران نوشت. به گزارش «زیتون» این زندانی سیاسی نوشته است: «از خرداد سال ۹۲ تا امروز به مدت ۶ سال تمام در حال بازجویی شدنم. حتی در زندان هم مرا
اقتصاد نه فرمان و بخشنامه میپذیرد و نه با سرکوب و زندان و اعدام بهسامان میشود. اگر چنین بود تا امروز بهره یا سود پول تماماً و بهطور کلی ورافتاده بود. اما چون برخورد علمی و فنی با واقعیت اقتصادی-
بحث در مورد تحولخواهی بهعنوان یک مشی سیاسی در دو سطح تئوریک و پراتیک ضروری است. ضرورتی مدام که ایجاب میکند این بحث مرتب بهروز شود تا با تحلیل مشخص از شرایط مشخص، این مشی پویایی و تحرکبخشی خود را
اعتصاب غذا کردم اما هیچ مطالبه و خواسته ای ندارم، فقط یک روش برای اعتراض به رفتاری است که با مادرم شده است. مادرم شبانه از درود لرستان با مسافت ۴۰۰ کیلومتر راه را می پیماید تا صبح در اوین
زیتون– نصرالله لشنی٬ زندانی سیاسی٬ امروز توسط مامور سالن ملاقات مورد توهین و ضرب و شتم قرار گرفت. نصرالله لشنی، از فعالان ملی مذهبی، جهت اجرای حکم شش سال حبس، خردادماه سال ۹۵خود را به زندان اوین معرفی کرده بود.
تحولخواهی یک مشی سیال سیاسی است که با اتکا به آن، با توجه به مقدرات و واقعیاتی که عمدتاً نقشی در ایجاد آنها نداشتهایم، تلاش میکنیم سرنوشت خود را بسازیم. تحولخواهی برخلاف اصلاحطلبی موجود و براندازی ارادهگرایانه محض نیست، ترکیبی از اراده و تقدیر است. در تحولخواهی هرگز گرفتار دگماتیزم مشی نمیشویم که در فضا و بستر اصلاحطلبی انقلابی باشیم یا در فضا و بستر انقلابی، اصلاحطلبی را تنها راه و امکان کنش سیاسی و نجات ملی بدانیم.
ایران در آستانهی تحولی تاریخی و سرنوشتساز است. ایران امروز از تمامی شرایط و پیشنیازهای یک انقلاب اصیل سیاسی و اجتماعی برخوردار است. برخی شرایط امروز جامعهی ایرانی را انقلابی نمیدانند! وقتی میپرسیم چرا؟ پاسخ میدهند چون رهبری و سازماندهی
در اقتصاد -بهخصوص در حوزهی بازاریابی- اصطلاحی هست که نسبتاً جدید و از ترکیب واژگان «تولیدکننده» و «مصرفکننده» ساخته شده است. برای اصطلاح prosumer که از ترکیب واژگان producer و consumer ساخته شده است، متاسفانه معادل فارسی وجود ندارد (یا
زیتون- نصرالله لشنی، فعال ملی_مذهبی، که به مرخصی آمده بود، بار دیگر به زندان بازگشت. یکی از دوستان لشنی به «زیتون» گفت که پس از مرخصی او از زندان، وزارت اطلاعات در تماسی گفته بود که اگر لشنی فعالیت نکند، به
مهندس سحابی در دیماه سال ۱۳۷۸ – یعنی اوج جنبش اصلاحطلبی در ایران – سرمقالهای نوشت به نام «چرا دیگر از علی و نهجالبلاغه حرفی نیست؟» در این سرمقاله به برخی از آموزههای علیابنابیطالب – این امام بر حق و
زیتون– نصرالله لشنی، از فعالان ملی مذهبی، جهت اجرای حکم شش سال حبس، خود را به زندان اوین معرفی کرد. به گزارش «زیتون» او که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ بازداشت شده بود، بعد از دو ماه انفرادی و
نهاد روحانیت، بهخصوص فقهای اخباریگر، همیشه با موسیقی مشکل داشتهاند و آن را حرام میدانستهاند، اکنون که با نهاد قدرت هم پیوند برقرار نمودهاند، امکان بیشتری برای مخالفت و مانعتراشی بر سر راه موسیقی و موسیقیدانان و هنرمندان این رشته یافتهاند و خیلی راحت از انجام کنسرتها جلوگیری میکنند و در تلاشاند که نظر فقهی خود را به مردم تحمیل نمایند.
فضای اجتماعی ایران مملو از آسیب شده است. بیکاری، تورم، فقر، فساد اقتصادی، دزدی و اختلاس، اعتیاد، طلاق، تنفروشی و … دست به دست هم داده و جامعهای پر از بیماری را ساختهاند. میزان و اندازهی آسیبها به قدری است
وقتی در دین که اساس دعوت و رسالت انبیاء است هیچ زور و اکراه و اجباری نیست، در دیگر امور به طرق اولی چنین است و خشونت کمترین جایی در دین ندارد. اما متاسفانه، آنانکه خود را نماینده نبی و ولی بر حق او میدانند، چون درکی از دین و رسالت و نبوت ندارند، گمان میکنند پیامبران آمدهاند تا به زور مردم را عامل احکام نمایند و تنها به قشر و صورتی از احکام که هیچ نسبت و قرابتی با دین ندارند و تنها برآمده از عرف اجتماعی در دورههای پیشیناند و ریشهی تاریخی دارند، چسبیدهاند
شوک نفتی سالهای آغازین دههی پنجاه به انقلاب ۵۷ و پایان سلطنت ختم شد و شوک نفتی سالهای پایانی دههی هشتاد میرود که منتهی به پایان نظام جمهوری اسلامی گردد! این سخن شاید در آغاز قدری عجیب به نظر برسد،
اقتصاد ایران گرفتار «بحران» است. بحران اقتصادی وضعیتی است که در آن کاهش درآمد و افزایش بیکاری بسیار شدید باشد. در چنین شرایطی ابتدا باید وضعیت بحرانی را کنترل و آن را به وضعیت «رکود» درآورد. در رکود اقتصادی، شیب
آنچه از شواهد و قرائن برمیآید، این است که هستهی سخت قدرت، بر آن شده که آیتالله هاشمیرفسنجانی را پیش از مرگ رهبر کنونی حذف کند تا نتواند در فرایند انتخاب رهبر آینده تاثیرگذار باشد. در واقع، هدف بازسازی پروژهای
اقتصاددانان دولتی، در آخرین اظهارنظرهای خود «بشارت رشد»! دادهاند. در سالنامهی هفتهنامهی «تجارت» این عنوان، تیتر اصلی روی جلد را به خود اختصاص داده است. تیتری که اگرچه همهی مردان اقتصادی روحانی و بیشتر اقتصاددانان موافق دولت بر آن تاکید
بازنشر مطالب با ذکر منبع آزاد است. ۱۳۹۴-1401