«روح او ترکیبی است از کنجکاوی و بازیگوشی کودکانه،راحتی و صمیمیت جوانانه، وسعۀ صدر و وسعت مشرب حکیمانۀ سالخورده ای دنیا دیده».
نقل قول فوق را از کتاب خوشخوانِ «سلوک در کناره ها: همراه با داریوش شایگان و اندیشه هایش» ، نوشتۀ محمد منصور هاشمی آوردم. طی چند روز گذشته، با لذت بسیار، کتاب «سلوک در کناره ها» را خواندم و ساعاتی خوش را تجربه کردم. مادر بزرگ مرحوم ام می گفت سالِ نو را هر گونه شروع کنی، همانطور هم به پایان می بری. مقارنت شروع سال نوی خورشیدی با در مطالعه گرفتن کتاب دوست نازنینم منصور هاشمی را به فال نیک می گیرم. روزگاری که ایران بودم، به اتفاق منصور عزیز، بارها به دیدن دکتر شایگان فقید رفته بودیم. حافظه ام آکنده از خاطرات شیرین و گفتگوهای دل انگیز و معرفت افزا با شایگان است. خوب بخاطر دارم اولین باری که به خانۀ چشم نواز ایشان که با سلیقه و دقتی مثال زدنی تزیین شده بود رفتیم، در بدو ورود، از من بخاطر نگارشِ مقالۀ « ترنم موزون حزن: داریوش شایگان، نقد ایدئولوژی و گفتگو در فرا تاریخ» تشکر کرد؛ به رغم اینکه مقاله سمت و سوی انتقادی داشت. هر چند، پیش از آن با کارهای شایگان آشنا و اکثر آنها را خوانده بودم؛ اما از آنجا ماجرای فکریِ من و شایگان عزیز روز به روز جدی تر شد؛ یعنی از پانزده سال پیش تا اکنون که این سطور را می نویسم. افزون بر نگارش جستار « ترنم موزون حزن»، برگزاری درسگفتار دوازده جلسه ای « شایگان شناسی» در دهۀ نود شمسی در « بنیاد سهروردیِ » تورنتو که متضمن بازخوانیِ تمام آثار منتشر شدۀ شایگان تا آن زمان بود انتشار مصاحبۀ « شایگان دردمند ایران بود» و دو نوشتار « انسان شاکر» و « رقصان می گذرم از آستانۀ اجبار» که جملگی در اثر جاویدِ « یادنامۀ داریوش شایگان»، به کوشش علی دهباشی گنجانده شده اند، موید این امر است. با آثار محققانه و خواندنیِِ منصور هاشمی در حوزۀ تاریخ اندیشۀ معاصر عموما و شایگان پژوهی خصوصا طی بیست سال گذشته به نیکی آشنا هستم و تقریبا تمام آنها را خوانده ام. خاطرم هست روزگاری که دانشجوی فلسفه در دانشگاه واریکِ انگلستان بودم، کتاب « فردید و میراث فکری هویت اندیشان » را که فصلی صد صفحه ای دربارۀ آثار داریوش شایگان دارد،با دقت و لذت تمام خواندم. پس از آن در اواخر دهۀ هشتاد شمسی، کتاب « آمیزش افقها: منتخباتی از آثار داریوش شایگان»، با گزینش و تدوین منصور هاشمی را خواندم و طی برگزاری دورۀ « شایگان شناسیِ» خود، از آن بسیار استفاده کردم. مقدمۀ هوشمندانه و نکته سنجانۀ منصور هاشمی بر این اثر و به تصویر کشیدنِ و روایت کردنِ سیر تحولات فکری شایگان و تطور مفاهیمی را که او ساخته، خالی از خلل و خواندنی است. اخیرا هم کتاب « سلوک در کناره ها» را که بالغ بر ۳۰۰ صفحه است، با ابتهاج خواندم و حقیقتا اوقاتم خوش شد. خوانندگان کارهای فکری و مکتوباتم می دانند بیش از سیزده سال است که افتان و خیزان مشغول تامل و تتبع و نوشتن و پیش بردنِ کارکِ « طرحواره ای از عرفان مدرن» هستم؛ کارکی که طی سالیان اخیر از تعبیر « سلوک اگزیستانسیل در روزگار کنونی» هم برای آن استفاده کرده ام و آخرین ثمراتش طی سه سال اخیر عبارتند از کتابهای « از خیام تا یالوم»، « سرشاری خوشۀ زیست» و « در کشاکش رنج و معنا». منصور هاشمی ِ در « آمیزش افق ها»، از تعبیر بصیرت زای « سالک فضاهای بینابین» برای نامیدن شایگان استفاده کرده؛ در این اثر هم از تعبیر تامل برانگیز «سلوک در کناره ها». هر چه پیشتر آمده ام، وجه تسمیۀ « سلوک» و چراییِ بکار گرفتن آن برایم بیشتر آشکار شده است. از نیمۀ دومِ دهۀ نود شمسی که رفته رفته « طرحواره ای از عرفان مدرن/ سلوک اگزیستانسیل در روزگار کنونی»، قوام بیشتری یافت و ربط و نسبت و تفاوت و تشابه میان مفاهیم «عارف» و«سالک» بر من نمایان گشت و مفاهیم « متافیزیک نحیف»، « سالک مدرن/ سالک سنتی»، « سلوک افقی/سلوک عمودی»، « سالک آستانه نشین»، «سلوک اگزیستانسیل»، درکنار بحث از انواع و انحاء « ایمان»، « تنهایی»، « رنج»، « امر متعالی» … در ذهن و ضمیرم جوشید، برساخته شد و بر زبان و قلم ام جاری گشت؛ اهمیت آنرا بیشتر دریافتم و ربط و نسبت و تشابه کارک های فکری و زیست-جهانم با متفکر فقید دکتر شایگان را بهتر متوجه شدم. خواندنِ کتاب « سلوک در کناره ها» را برای آشنایی بیشتر با منظومۀ فکری داریوش شایگان، به دوستان و مخاطبان پیشنهاد می کنم.
افزون بر تتبعاتِ بسیار، سبک روایت گری و جستارنویسی نویسنده، بر حجم خواندنی بودنِ کتاب افزوده است. در میان مطالب کتاب، جستارهای « منظومۀ فکری فیلسوف بازیگوش »، « چراشایگان؟»، « تاملاتی دربارۀ شاعرانگیِ روح ایرانی»، « از جنون تا هشیاری»، « زمان و رمان» ، « شاعرانگی های یک اندیشمند»، «مبانی نظری شناخت شایگان از شرق» و پیوست « شایگان و شاعران»، نوشتۀ فاطمه مینایی را بیشتر پسندیدم.
چند روز پیش مصادف بود با هفتمین سال روی در نقاب خاک کشیدنِ متفکر ارجمند معاصر، دکتر شایگان دوست داشتنی. خرسندم که طی یک هفتۀ گذشته در حال و هوای ایشان دم زدم و اثری در خور را که انصافا به غنای شایگان پژوهی در زبان فارسی افزوده را خواندم و به پایان بردم. روانش شاد و میراثش ماندگار:
دو چیز حاصل عمرست نام نیک و ثواب
وزین دو در گذری کل من علیها فان