عکسهای اونو هم داده بودند به خوردِ هوش مصنوعی و انیمههاش را اینجوری تحویل گرفته بودند. البته فقط که او، مستمسک این تجربه که نشده بود. عکسهای شجریان همراه حسین علیزاده و کلهر و همایون را هم، عدهای انیمهاش را از هوش مصنوعی بیرون کشیده بودند. عکس عباس کیارستمی را هم از این دلخوشکنک امروزی عبورش داده بودند. عکس معروف دورهمی همیرا و ستار و…نیز چنین ویرایش و پیرایشی را تجربه کرده بود. هرچه از این عکسهای اخیر استقبال شده بود. از رخوروی انیمهشدهی شجریان و کلهر و..لذت برده بودند که چه دقیق و خوب از آب درآمده است و چه دوستداشتنی. عکس بچهگانهی عباس کیارستمی با جایزهی نخل طلایی، چه محبوب شده بود. حتی تصویر دورهمی معروف نشست دانشگاه جورج تان که حامد اسماعیلیون و مسیح علینژاد و رضا پهلوی و نازنین بنیادی هم کم ازش استقبال نشده بود. چهرهها از واقعی بهچیزی نقاشیگونه و لطیف بدل شده و خیالاتی و رؤیایی از آب درآمده بودند. ولی انگاری این عکس به مذاق طرفداران این مرحوم، چندان خوش نیامده بود. توی شبکههای اجتماعی، مسبب این امر را داشتند لعن و نفرینش میکردند. به فحش و بدوبیراه میکشیدند که:«میخواید بدونید لقمه حروم با آدم چیکار میکنه این توییت رو ببینید.» آن دیگری به پروپای مسؤولین التماس میبُرد که: «آقایون ق.ق! ما که حلالتون نمیکنیم. بحق علی و اولاد علی جواب این بیتوجهیتون رو به توهینهایی که به شهید رئیسی میشه امام رضا بده.» آن یکی، گویی عاصی از دست مسؤولان که چرا میگذارند، عکسهای آن مرحوم به چنین روزی بیافتند؛ داشت روی به آنها توئیت میکرد: «این بیشرف عوضی رو چرا دستگیر نمیکنید؟». حتی یکیشان، این عمل «شنیع» را ناشی از اشتغال تهیهکنندهی این تصاویر به گناه تلقی کرده و اینگونه خطابش میکرد:«چه نونی خوردید که اینقدر بیشرف شدید؟» گویی در نظر آنها، محبوبشان چنان جایگاه رفیعی داشت که هرکس و ناکسی نمیتوانست به عکس متبرک او دستی ببرد. مستمسکش کند برای دلخوشی و شوخی و طربی.
انگاری طرفداران آن مرحوم، از آن نگاه طربناک و شوخی و شنگی کسانیکه با مشاهدهی تصاویر انیمهشدهی شجریان و کلهر و کیارستمی و مسیح علینژاد و…چیزی زیبا و دیدنی را تجربه میکردند؛ فرسنگها فاصله داشتند. انگاری آنها آن مرحوم را چنان مقدسش میپنداشتند که نمیشد بدان نزدیک شد؟ و یا در نهانخانهی ذهنشان، چنان او را ساختگی و باسمهای و قلابی متصور شده بودند که با اندک دستبردن و ویرایش و پیرایش شوخیواری، آن تصویر از پیش چشمانشان محو میشد. آن جلا و شکوه قلابی دود میشد و از بین میرفت. گویی جلال و شکوه عکس اصلی آن مرحوم، چنان به روایتهای دروغ و کاذب بند بود که به امکان طنز و خنده دوام نمیآورد و در ذهن آنها، آن شکوه دروغین پر میکشید و میرفت.
و آن جلال و شکوه، در واقعیتِ امر کاذب و دروغین بود؛ که هنوز به سالگرد وفاتش نرسیده؛ حتی ناصبش از «گزارشات مهمل» آن مرحوم سخن به میان میآورد. آنچنان که عبدالرضا داوری فعالِ رسانهای با سوابق تعلقخاطر به اصولگرایان و البته «افتخار حضور» در کابینهی احمدینژاد، اهمیت توصیف «مهمل» از زبان او را اینچنین توییت میکرد:«واژه #مُهمل را در سایت رهبر معظم انقلاب جستجو کردم. حضرت آیتالله خامنهای تا کنون ۲۸ بار از این واژه در بیانات خود استفاده کردهاند و بجز مورد اخیر که درباره گزارش مرحوم رییسی بکار بردند، در ۲۷ مورد دیگر، تماما واژه «مهمل» را درباره مواضع دشمنان اسلام و ایران استفاده کردهاند.»
داوری، حتی پاکدستی دولت مرحوم را اینچنین زیر سؤال میبرد که: «طی ۳۵ سال اخیر، دولت خاتمی پاکترین و دولت رییسی فاسدترین دولتها هستند.»
عبدالرضا داوری، در ادامهی به تصویر کشیدن واقعیت دولت او، اینچنین توئیت میکرد: «سیل مهاجران افغانی، پروژه تغییر ساختار جمهوری اسلامی و حذف ایرانیان بود. پیروزی همزمان رئیسی در تهران و طالبان در کابل در مرداد ۱۴۰۰ و هجوم ده میلیون افغانی به ایران، هدفی جز تغییر بافت جمعیتی ایران برای ساخت “مدینه جدید” در پروژه خلافت اسلامی “امت گرایان” در عصر رهبری سوم نداشت.»
حالا میشد بدین اوصاف، عصبانیت و خشم طرفداران آن مرحوم را از مشاهدهی تصویر حاصله از دستبرد انیموسازی هوش مصنوعی در عکس او را دریافت. واقعیت عکس او پر بود از فساد و خیانت، که با اندک شوخی و شنگیایی با این عکس، چیزی از آن روایت کاذب هم باقی نمیماند.